صبح امید

  • خانه 

هفته دفاع مقدس، مناسبتی

31 شهریور 1398 توسط چشم انتظار مولا

بسم الله الرحمن الرحیم

#هشت_سال_دفاع_مردانه
#سی_یک_شهریور_آغاز_هفته_دفاع_مقدس
#به_قلم_خودم

هشت سال دفاع و مقاومت خستگی ناپذیر ملت غیور ایران و نظام جمهوری اسلامی در برابر رژیم تا دندان مسلح بعث عراق، از مهم ترین و بزرگ ترین حوادث تاریخی است که هرگز فراموش نخواهد شد. در سی و یک شهریور سال 1359 که رژیم بعثی عراق، تهاجم سراسری خود را به ایران اسلامی آغاز کرد، هرگز تصور نمی کرد که مردم ایران برای دفاع از مرزهای دین، وطن و شرافت خود همه گونه فداکاری و از جان گذشتگی از خود نشان دهند و در نبردی اعتقادی، دشمن را از دست اندازی به حریم باورها و اعتقادهایشان بازداشته و کشور را از پاره پاره شدن و انقلاب را از خطر نابودی برهانند.
به همین مناسبت سی و یکم شهریور ماه سالروز شروع جنگ تحمیلی از سوی رژیم بعث عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، به عنوان آغاز هفته دفاع مقدس نامگذاری شده است.
یاد و خاطره شهدای دفاع مقدس گرامی باد…
برای شادی روح مطهر و پاکشان، من یقرأ الفاتحه مع الصلواه

15691227241.jpg

 نظر دهید »

شعر، محرم الحرام 1441

29 شهریور 1398 توسط چشم انتظار مولا

بسم الله الرحمن الرحیم

#السلام_علیک_یا_اباعبدالله

لطف حسین مارا تنها نمی گذارد
گر خلق وا گذارد او وا نمی گذارد


او کشتی نجات و کشتی شکسته مائیم
مولا به کام غرقاب مارا نمی گذارد


هل من معین اورا باید جواب دادن
شیعه امام خود را تنها نمی گذارد


زهرا به دوستانش قول بهشت داده است
برروی گفته خویش او پا نمی گذارد


ما و فسرده حالی مولا نمی پسندد
مسکین و دست خالی مولا نمی گذارد


از بس گناهکاریم ما مستحق ناریم
باید که سوخت مارا زهرا نمی گذارد

1568977196photo_2019-09-20_11-48-53.jpg

 نظر دهید »

نوزدهم محرم الحرام سال 61 هجری

28 شهریور 1398 توسط چشم انتظار مولا

بسم الله الرحمن الرحیم

#حرکت_کاروان_کربلا_به_سوی_شام*

روز نوزدهم ماه محرّم الحرام سال 61 هجری قمری
در این روز اهل بیت سید الشهدا علیه السلام را از کوفه به سوی شام حرکت دادند.
1. الوقایع الحوادث: ج4ص114
زن های غیر هاشمیه از انصار امام حسین علیه السلام که در کربلا اسیر شدند با شفاعت اقوام وقبایلشان نزد ابن زیاد از قید اسیری خلاص شدند، وفقط زن های هاشمیان برای اسارت به شام برده شدند.
ابصار العین فی انصار الحسین علیه السلام: ص133
کاروان اسیران را سه روز در پشت «دروازه ساعات» نگه داشتند تا کار جشن کامل شود. آن دروازه، یکی از دروازه‌های شرقی شام بود که راه «حلب» و «کوفه» به آن ختم می‌شد. شهر را با زیورها، دیبا و زر و سیم و انواع جواهر آراستند. سپس مردان، زنان، کودکان، بزرگسالان، وزیران، امیران، یهود، مَجوس، نصارا و همه اقوام، با طبل، دف، شیپور، سرنا و دیگر ابزار لهو و لعب برای شادی و تفریح بیرون آمدند. چشمها را سُرمه کشیده، دستها را حَنا بسته و بهترین لباس‌ها را پوشیده و خود را آراسته بودند.
در چنین وضعی سر مطهر امام حسین(علیه السلام) را ـ که بالای نیزه بود ـ وارد شهر کردند…
و به دنبال آن، اسیران اهل بیت را به شهر آوردند…
مردم به شادمانی و پایکوبی و طبل زنی مشغول بودند. این برنامه، حاصل تلاش های معاویه بود. او بیش از سی سال در شام حکومت کرد.
لعنت الله علی القوم الظالمین….
مردم شام، با تلاش های معاویه با حضرت علی علیه السلام و خاندانش دشمنی می‌ورزیدند و رفتار مردم شام با اسیران کربلا نشان دهنده آن بود. سالها بود که در قنوت نمازشان بر حضرت علی علیه السلام لعنت می‌فرستادند! علاوه بر اینها، یزید، برای موجه جلوه دادن کار خود، امام حسین علیه السلام را «شورشی» معرفی کرد و خود را سرکوب کننده شورش ضد حکومت اسلامی می‌دانست.
اسیران را از قسمتهای مختلف شهر عبور دادند، از جمله «بازار شام». جمعیت زیادی از مردم برای دیدن اسیران خاندان محمد صلی الله علیه و آله و سلم در دو طرف بازار صف کشیده بودند. در انتهای بازار «مسجد اُمَوی» قرار داشت و اسیران را از همین مسیر وارد مسجد کردند. فشار جمعیت حرکت را کُند کرده بود. خونبارترین برگ های تاریخ در حال نوشتن بود.
سخنان امام حسین علیه السلام و خاندانش در قیام تاریخی کربلا، همه بیانگر این بود که قیام، برای دین و مبارزه با ستم و کفر است. اهل بیت علیهم السلام همواره خود را خاندان و وارثان پیامبر معرفی می‌کردند و بر این مهم تأکید داشتند، تا پرده‌های غفلت و خاموشی را کنار بزنند.
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ

15688745521.jpg

 نظر دهید »

حدیث، امام باقر علیه السلام

26 شهریور 1398 توسط چشم انتظار مولا

بسم الله الرحمن الرحیم

#منتظران_مژده_باد

امام باقر علیه السلام در گفتاری امیدآفرین و نشاط بخش به منتظران حقیقی آن حضرت مژده می دهد که:

«یَأْتِی عَلَی النّاسِ زَمانٌ یَغِیبُ عَنْهُمْ اِمامُهُمْ فَیاطُوبی لِلثّابِتِینَ عَلی اَمْرِنا فِی ذلِکَ الزَّمانِ اِنَّ اَدْنی ما یَکُونُ لَهُمْ مِنَ الثّوابِ اَنْ یُنادِیَهُمُ الْبارِی ءُ عَزَّ وَجَلَّ عِبادِی آمَنْتُمْ بِسِرّی وَصَدَّقْتُمْ بِغَیْبی فَأَبْشِرُوا بِحُسْنِ الثَّوابِ مِنّی»

«بر مردم زمانی می آید که امامشان از منظر آنان غایب می شود. خوشا به حال آنان که در آن زمان در امر [ولایت] ما اهل بیت ثابت قدم و استوار بمانند! کمترین پاداشی که به آنان می رسد، این است که خدای متعال خطابشان می کند و می فرماید: بندگان من! شما به حجت پنهان من ایمان آوردید و غیب مرا تصدیق کردید. پس بر شما مژده باد که بهترین پاداش من در انتظارتان است.»

کمال الدین، ج 1، ص 330

156869460639_copy.jpg

 نظر دهید »

به قلم خودم، محرم 1441

24 شهریور 1398 توسط چشم انتظار مولا

بسم الله الرحمن الرحیم

#محرم1441
#به_قلم_خودم
#به_عمل_کار_برآید_به_سخندانی_نیست

روز اول محرم تصمیم گرفتم به زیارت امام صالح علیه السلام بروم، این بود که مترو را برای رسیدن به مقصد انتخاب کردم… مترو شلوغ بود و من هم داخل کوپه مخصوص خانم ها قرار داشتم و به دلیل ازدیاد جمعیت وسط مترو هم خانم ها در دو ردیف بصورت فشرده ایستاده بودند… تا اینجا که جای شکرش باقی است که مشکلی نیست اما مشکل از جایی شروع شد که فروشنده ی مرد وارد کوپه ی بانوان شد… چون خودم ایستاده بودم، اجازه عبور به اون فرد ندادم و گفتم میایستی که قطار به ایستگاه برسه تا بری کوپه مردا، بنده خدا چپ چپ نگاه کرد و چیزی نگفت اما زمانی که جا خالی شد و من نشستم باز هم نه یکی نه دوتا بلکه من شمردم 10 نوجوان و مرد از همه رقم معلول و فروشنده وارد کوپه خانم ها شدند و با برخورد به خانم ها مسیر رفت و برگشت سر و ته کوپه رو سیر می کردند و به کاسبی خودشون مشغول بودند…
پیاده شدم خودم رو به یکی از جایگاه های کنترل مترو رسوندم و از مسئول آنجا خواستم برای شکایت، بنده را راهنمایی کنن اما ایشون نزدیک به نیم ساعت صحبت کرد، از این که فایده ای نداره، خود مردم باعث این وضع هستن و اگه مسئولین اقدامی کنن مورد شماتت قرار میگیرن و چه و چه…
بدون نتیجه از صحبت ها به دنبال راه خودم رفتم… و با خودم فکر می کردم… مردم دیگه توجهی به اطرافشون ندارن یا براشون این برخوردها مهم نیست؟… چرا مردم اینطوری شدند؟…
مگه نه این که امام حسین علیه السلام برای امر به معروف و نهی از منکر قیام کردند؟… مگه نه این که محرم یادآور خاطره سالارشهیدان و قیام این امام همام است؟… فقط رفتن به مجلس سینه زنی، قدری اشک ریختن و شام گرفتن کفایت می کند؟…
به خودم نهیب می زنم:
به عمل کار برآید به سخندانی نیست. وظیفه تو نهی از منکر است؛ حتی اگر تنها باشی…..

1567502643100.jpg

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 25
  • 26
  • 27
  • ...
  • 28
  • ...
  • 29
  • 30
  • 31
  • ...
  • 32
  • ...
  • 33
  • 34
  • 35
  • ...
  • 39
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

صبح امید

جستجو

موضوعات

  • همه
  • به قلم خودم
  • شعر
  • یک آیه یک نکته
  • مناسبتی
  • اطلاعات عمومی
  • دعا و نیایش
  • حکایت از ائمه علیهم السلام
  • یک حدیث، یک نکته
  • عشق فقط یک کلام، حسین علیه السلام
  • آموزشی
  • از علما و بزرگان دین
  • حل تمرینات
  • حل تمرینات
  • پرسش و پاسخ به شبهات دینی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس