صبح امید

  • خانه 

شعر انتظار

25 مرداد 1398 توسط چشم انتظار مولا

بسم الله الرحمن الرحیم

#السلام_علیک_یا_صاحب_الزمان
#شعر_به_قلم_خودم

صبحی دگر شد و نیامدی آقا؟
چشمم به راه ماند و نیامدی آقا…
چه کنم جز صبر، چاره نیست
هرچه هست تحمل می¬کنم، آقا…
سخت است تحمل اما چاره نیست
در انتظار فرجت ناله می کنم، آقا…
امید که بیایی و روشن کنی همه عالم
در انتظار روی ماهت صبوری می کنم، آقا…
امید قلب مرا ربوده است گوید:
چیزی نمانده آمدنش حتمی است، تحمل می کنم، آقا…
هرچه بود و هست مرا انتظار توست
ای همه عالم در انتظار فروغت، بیا آقا…
چشم را به شوق دیدار شما برهم مینهم،
تا در خیال ببینم، روی ماهتان را آقا…
صبر را در خود تقویت می کنم شاید؛
دل را به امید دیدارتان آرام کنم، آقا…
اللهم عجل لولیک الفرج به حق بانو زینب کبری سلام الله علیها

15659348570265_copy.jpg

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: شعر لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

صبح امید

جستجو

موضوعات

  • همه
  • به قلم خودم
  • شعر
  • یک آیه یک نکته
  • مناسبتی
  • اطلاعات عمومی
  • دعا و نیایش
  • حکایت از ائمه علیهم السلام
  • یک حدیث، یک نکته
  • عشق فقط یک کلام، حسین علیه السلام
  • آموزشی
  • از علما و بزرگان دین
  • حل تمرینات
  • حل تمرینات
  • پرسش و پاسخ به شبهات دینی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس