شکر نعمت، نعمتت افزون کند/ کفر نعمت از کفت بیرون کند
بسم الله الرحمن الرحیم
#به_قلم_خودم
#کفر_نعمت
مرد در حالی که غم سنگینی را تحمل می کرد، با میهمانانش در اتاق پذیرایی منتظر بود… کسی وارد شد و با صدای بلند گفت: «حاج آقا تشریف بیارید، اومدن…»
انگار پاهای مرد به زمین دوخته شده بود با سنگینی تمام از جا بلند شد و به طرف درب خانه رفت و همه به دنبال او به راه افتادند…
آمبولانس جلوی درب خانه ایستاده بود… در عقب آن را بالا زدند، مرد با کمک چند نفر پیکر بی جان دخترش را که کفن پوش بود از ماشین خارج کرد و در حالی که اشک امانش نمی داد زیر لب با دخترش سخن می گفت: «وای بالا، وای بالا…» [ای عزیزم… ای عزیزم…]
همه در کنار پیکر دختر آماده نماز شدند، مرد با تلاش بسیار در کنار روحانی محل ایستاد…
تمام مدت مراسم خاک سپاری دخترش به گذشته فکر می کرد، و با خدا سخن می گفت: «خدایا چه خطایی از من سر زده که به این مصیبت دچارم کردی؟!!»
دو سال پیش که برای دختر خواستگار آمد و به دنبال انجام مراسم مقدماتی ازدواج، مرد متوجه شده بود که دخترش مبتلا به سرطان است و بعد از آن تمام تلاش خود را انجام داد… به هر کشوری که می توانست دخترش را برد اما درمان اثر نکرد و بلاخره دختر جوانش را از دست داد…
در کنار قبر دخترش مرد سعی کرد در هزار توی ذهنش دنبال دلیلی بگردد تا دلش را آرام کند اما هرچه به یاد می آورد شیرینی های دخترش بود که دلش را بشدت می سوزاند…
وقتی دختر را در خاک نهاد، کنار آمد تا بقیه کارها انجام شود… ناگاه به یاد روزی افتاد که خبر تولد دخترش را به او داده بودند و چون دومین دخترش بود خیلی ناراحت شده بود زیرا توقع پسر داشت!!!! حتی با زنش هم خوب رفتار نکرده بود…
سنگ لحد را که گذاشتند و آخرین خاکها را که بروی قبر ریختند، مرد خود را به روی خاک دختر انداخت و مدتها فریاد می زد؛ خدایا شکرت….
او را به زور از خاک جدا و به اولین درمانگاه رسانده و به او سرمی زدند و زمانی که قدری توان به جانش بازگشت از او شنیده می شد که زیرلب می گوید:
شکر نعمت، نعمتت افزون کند/ کفر نعمت از کفت بیرون کند…
☘ «وَلَقَدْ آتَیْنَا لُقْمَانَ الْحِکْمَةَ أَنِ اشْکُرْ لِلَّهِ وَمَنْ یَشْکُرْ فَإِنَّمَا یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَمَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ حَمِیدٌ»
☘ «و به راستى لقمان را حکمت دادیم که خدا را سپاس بگزار و هر که سپاس بگزارد تنها براى خود سپاس مى گزارد و هر کس کفران کند در حقیقت خدا بى نیاز ستوده است.»
لقمان:12