صبح امید

  • خانه 

تولد، به قلم خودم

28 آذر 1398 توسط چشم انتظار مولا

بسم الله الرحمن الرحیم
#تولد
#به_قلم_خودم
صدای گریه¬اش، گوش مرا نوازش می¬داد، شنیدم که گفت: پسره، قطرات اشک از چشمانم جاری شد، بلافاصله از دکتر پرسیدم: سالمه، و دکتر با اعتماد کامل گفت: بله… او متولد شده بود، فرزندی که خداوند آن را به من عطا کرده بود و من از آن پس، امانت دار شدم… با دیدن او به بزرگی و عظمت خداوند بیشتر پی بردم… دستان و پاهای کوچکش، چشمان سیاهش و یک عروسک جان دار کوچک …. بزرگ شدن تدریجی او اگرچه سختی داشت اما لذت مادر بودن و نفس به نفس او زندگی کردن جلوه ای دیگر به زندگی من داد… او اکنون بزرگ شده است… قد کشیده… مردی شده است… حالا من که بیمار می شوم؛ او از من مراقبت می کند… امروز تولد اوست…
خداوندا! تمامی جوانان این مرز و بوم را در پناه خود سلامت و موفق بدار و آنان را در راه خود مستدام بدار تا لایق سربازی سپاه امام زمانشان باشند…
بلند بگو: آمیـــن یا رب العالمیـــن

157673274011.jpg

 2 نظر

پرسش و پاسخ به شبهات دینی، حضرت آدم علیه السلام

28 آذر 1398 توسط چشم انتظار مولا

بسم الله الرحمن الرحیم
#پاسخ_به_شبهات

آیا حضرت آدم(ع) دچار گناه و لغزش شد؟ مگر انبیا از خطا و گناه منزه نیستند؟
در پاسخ به پرسش مطرح شده باید گفت؛ اولا: انبیاء و اوصیاى الهی از مقامات شامخه‏ى روحانى و تکوینى در جهان هستى برخوردارند. طینت ابدان و خلقت ارواح آنان با دست قدرت جمال و جلال الهى تخمیر شده و در عالم غیب کسب حقایق اسماء و صفات نموده‏اند. در تحت ولایت حق تعالى بوده، همیشه خود را در محضر خداوند مى‏دانند. این مقام و منزلت انبیا و اوصیا در عالم وجود، سبب عصمت مطلقه و مانع صدور گناه آنان مى‏شود، هرچند امکان و قدرت و اختیار گناه از آنان سلب نگردیده است.
ثانیاً: بر اساس نظر شیعه که قول حق است، صدور گناه مطلقاً از پیامبران(‏ع) جایز نیست به دلایل متعدد. از جمله این‌که ارتکاب گناه و خطا در مورد پیامبران(ع) باعث نقض غرض مى‏شود؛ زیرا با صدور گناه از ایشان، مردم دیگر اطمینانى به آنها پیدا نکرده و از آنها تبعیّت نمى‏کنند و نقض غرض هم بر پروردگار حکیم قبیح است.
ثالثاً: منشأ عصمت انبیاء(و امامان)، همان علم و شهود تام نسبت به طاعت، گناه، حلال، حرام، زشت، زیبا، پاک و ناپاک مى‏باشد (عقل نظرى) که آنان را از گناه باز مى‏دارد(عقل عملى).
رابعاً: حضرت آدم علیه السلام هنگام خوردن از درخت، نبى بود. و طبق نظر شیعه، نبى مطلقا مرتکب گناه نمى‏شود حتى صغیره؛ از این‌رو، نهى را حتماً باید بر نهى ارشادى حمل کنیم و آنچه حضرت آدم مرتکب شد ترک اولى بود که در پیامبران جایز است. منتها به دلیل تقرب آنها به خداوند و مرتبه‏ى معرفتى که به خالق خود دارند، اگر مرتکب ترک اولى شوند دچار مؤاخذه‌ی الهى مى‏شوند. (بحارالانوار، ج 11، ص 198)

15767308171.jpg

 نظر دهید »

پرسش و پاسخ به شبهات دینی، درخواست حضرت یوسف از هم زندانی خود

27 آذر 1398 توسط چشم انتظار مولا

بسم الله الرحمن الرحیم
#شبهات_دینی

آیا درخواست حضرت یوسف علیه السلام از هم زندانی خود توسل محسوب می‌شود؟

در داستان حضرت یوسف علیه السلام آ‌مده که ایشان از هم زندانی خود که آزاد می‌شد، درخواست نمود تا نزد صاحبش (یعنی پادشاه مصر) از وی یاد کند. حال در این جا چند سؤال به وجود می‌آید:

متن آیه‌ای مورد نظر، که درخواست حضرت یوسف (علیه السلام) را بیان می‌کند، این است:
وَ قالَ لِلَّذی ظَنَّ أَنَّهُ ناجٍ مِنْهُمَا اذْکُرْنی‏ عِنْدَ رَبِّکَ فَأَنْساهُ الشَّیْطانُ ذِکْرَ رَبِّهِ فَلَبِثَ فِی السِّجْنِ بِضْعَ سِنینَ (یوسف:42)
و به آن یکى از آن دو نفر، که مى‏دانست رهایى مى‏یابد، [حضرت یوسف] گفت: «مرا نزد صاحبت [سلطان مصر] یادآورى کن!» ولى شیطان یادآورى او را نزد صاحبش از خاطر وى برد و بدنبال آن، (یوسف) چند سال در زندان باقى ماند.

اولاً: این درخواست حضرت یوسف (علیه السلام) توسل عرفی است نه توسل مصطلح در علم کلام، و در عرف مردم این نوع توسل مرسوم بوده و یک امر عادی است؛ زیرا خداوند متعال این عالم تکوین را بر اساس اسباب و مسببات قرار داده و بسیاری از امور طبق این نظام انجام می‌شود.
بر اساس فرمایش علماء، عالم تشریع نیز بر اساس نظام تکوین است؛ از این جهت توسل به وسیله برای رسیدن به مقصود، امر جایز و مشروع خواهد بود.
ثانیاً: پشیمان شدن و گریه حضرت یوسف علیه السلام سند معتبر ندارد؛ از این رو، نمی‌توان نتیجه گرفت که خداوند متعال ایشان را عقاب و تنبیه کرده و در نتیجه ایشان پشیمان شده و گریه کرده اند.
ثالثاً: بر اساس فرمایش مفسران، توسل و درخواست ایشان برای اهداف ذیل صورت گرفته است:
1. استعانت از غیر خدا برای دفع ظلم و ضرر. این مسأله نه تنها جایز و بلکه در برخی موارد واجب است؛ حضرت یوسف (علیه السلام) نیز چون مورد ظلم عزیز مصر و همسرش قرار گرفته بود با این که بی‌گناهی وی را می‌دانستند، برای روشن شدن حقیقت و آگاهی از حالش این درخواست را با ساقی سلطان مصر مطرح کرد.
2. درخواست حضرت با هدف هدایت سلطان مصر صورت گرفت همانگونه که ایشان در زندان افراد زیادی را موحد ساخت و هدایت کردند.

بنابراین، هدف حضرت آزادی وی نبوده بلکه اهداف دیگری را مد نظر داشته اند.
ماندن حضرت یوسف در زندان نیز، تصمیم و اراده کسانی بوده که وی را به زندان افکندند، تا بر جنایات خود سرپوش بگذارند. البته استبعادی ندارد که علاوه بر مطلب قبل، ماندن در زندان برای تکمیل کمالات معنوی ایشان از جانب خداوند صورت گرفته باشد.
بنابراین، نسبت ترک اولی به حضرت یوسف (علیه السلام) و محاسبه باقی ماندن ایشان در زندان به خاطر این ترک اولی، غیر قابل قبول است و صحیح به نظر نمی‌رسد؛ چرا که آن حضرت در همه حالات خدا را فراموش نکرد و درخواست ایشان یک امر عرفی و عقلانی و توسل به اسباب و مسببات است که خداوند در نظام تکوین و تشریع آن را قرار داده است.

(گروه پاسخ به شبهات، مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف)

15766446841.jpg

 نظر دهید »

شبهات دینی، پرسش و پاسخ

26 آذر 1398 توسط چشم انتظار مولا

بسم الله الرحمن الرحیم
#پرسش_پاسخ
سوال: علم مقدم است یا تزکیه؟
از آنجا که تزکیه روح از ناحیه عمل و اخلاق تحقق می یابد، پس اول باید به اعمال صالح و اخلاق نیکو عالم شد، و بعد به آنها عمل کرد، و در سایة این عمل، به تدریج پاکیِ دل و تزکیه روح حاصل شود. بنابراین، علم مقدمة تزکیه بوده و جنبة مقدمه بودن دارد.
ج: چرا در بعضی موارد تزکیه مقدم بر تعلیم شده و در برخی دیگر تعلیم مقدم بر تزکیه؟
در قرآن کریم 4 بار به صورت صریح در چهار آیة جداگانه تعلیم و تزکیه در کنار هم ذکر شده که از این چهار مورد فقط در یک مورد آن تعلیم مقدم بر تزکیه ذکر شده است.
در سورة بقره آیة 151، جمعه آیه 2، آل عمران آیه 164، تزکیه مقدم بر تعلیم ذکر شده ولی در سورة بقره آیه 129تعلیم مقدم بر تزکیه ذکر گردیده است.
تزکیه از نظر رتبه و مقام مقدّم بر تعلیم بوده، نسبت به تعلیم اصل و غایت و هدف می باشد، منتهی تعلیم مقدمة تزکیه است و تا علم نباشد و شخص عالم، به اخلاق و افعال نیکو نباشد تزکیه حاصل نمی شود. و در یک موردی هم که تعلیم مقدم بر تزکیه ذکر شده (بقره 129) از باب مقدمیت تعلیم بر تزکیه است.
1. خداوند متعال در آیه 129 سوره بقره می فرماید: «رَبَّنا وَ ابْعَثْ فِیهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِکَ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ یُزَکِّیهِمْ ‏ ؛ پروردگارا! در میان ایشان فرستاده ای از خودشان برای آنها بفرست تا آیات تو را بر ایشان تلاوت کرده و کتاب و حکمت تعلیمشان داده و پاکیزه شان گرداند…»
2. خداوند در آیه 151، سوره بقره می فرماید: «کَما أَرْسَلْنا فِیکُمْ رَسُولاً مِنْکُمْ یَتْلُوا عَلَیْکُمْ آیاتِنا وَ یُزَکِّیکُمْ وَ یُعَلِّمُکُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ ‏…؛ همانگونه که در میان شما فرستادگانی از خودتان فرستادیم که آیات ما را بر شما تلاوت کرده و شما را پاک می گردانند و کتاب و حکمة را به شما می آموزند…»
3. در آیه 164، سوره آل عمران می فرماید: «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ ‏…قطعاً خدا بر مؤمنین نعمت بزرگی داد زمانی که در میان ایشان فرستاده ای از خودشان برای آنها برانگیخت که بر ایشان آیات او را تلاوت کرده و پاکشان می گردانید و کتاب و حکمت تعلیمشان می داد…»
4. در آیه 2 سوره جمعه می فرماید: «.هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ ‏..؛ او (خدایی) است که در میان اعراب بی سواد فرستاده ای را از خودشان برای آنها فرستاد که آیاتش را برایشان تلاوت می کرد و پاکشان می گردانید و کتاب و حکمت برایشان تعلیم می داد…» با دقت در این آیات شریفه فرق روشنی ما بین آیة اول (بقره 129) که علم مقدم بر تزکیه شده با دیگر آیات که در آنها تزکیه مقدم بر علم شده می یابیم.
هر سه آیة (بقره:151، آل عمران:164، جمعه:2)، در مقام و درصدد بیان صفت مربیگری و تربیتی پیامبر می باشند، و باید دانست که کاملاً مشخص و روشن است که در بحث تربیت، تزکیه مقدم بر تعلیم علوم حقه و معارف حقیقیه است.
و اما در آیه 129 بقره (که بیان درخواست و دعای حضرت ابراهیم ـ علیه السلام ـ است)، مقام، مقام تربیت نیست، بلکه مقام درخواست و دعا است، و حضرت از خدا می خواهد که این زکات و علم به کتاب و حکمت را از طریق رسول به ذریّه اش عطا فرماید، و معلوم است که در عالم تحقق و خارج و عطای الهی اول علم پیدا می شود، بعد تزکیه؛ چون تزکیه از ناحیه عمل و اخلاق تحقق می یابد، پس اول باید به اعمال صالح و اخلاق فاضله عالم شد و بعد به آنها عمل کرد تا به تدریج زکات (پاک دلی) حاصل شود. (طباطبایی، المیزان، ج 19، ص 447)
نتیجه گیری
در سه آیه شریفه، تزکیه مقدم شده، چون از حیث مقام، مقدم است و در جایی که تعلیم مقدم شده از باب مقدمیت تعلیم برای تزکیه می باشد.

157656205010.jpg

 نظر دهید »

جزوه آموزشی،مبادی العربیه 4، نحو عالی 2، جلسه 20

25 آذر 1398 توسط چشم انتظار مولا

بسم الله الرحمن الرحیم
دوستان سلام
جلسه 20 مبادی، شامل بخش دوم درس 30 و درس 31 و بخش عمده درس 32
برای شادی روح عزیزان از دست رفته لطفاً صلوات و فاتحه ای ختم بفرمایید.

نمایش فایل های پیوست:

  • mabadi_20.pdf (1.7 مگابایت)
 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 16
  • 17
  • 18
  • ...
  • 19
  • ...
  • 20
  • 21
  • 22
  • ...
  • 23
  • ...
  • 24
  • 25
  • 26
  • ...
  • 39
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

صبح امید

جستجو

موضوعات

  • همه
  • به قلم خودم
  • شعر
  • یک آیه یک نکته
  • مناسبتی
  • اطلاعات عمومی
  • دعا و نیایش
  • حکایت از ائمه علیهم السلام
  • یک حدیث، یک نکته
  • عشق فقط یک کلام، حسین علیه السلام
  • آموزشی
  • از علما و بزرگان دین
  • حل تمرینات
  • حل تمرینات
  • پرسش و پاسخ به شبهات دینی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس